.persianblog'">
سیدمرتضی قدرتی
اعضای تحت فشار و خمش در قابها ـ ستونها اعضای تحت فشار و خمش در قابها ـ ستونها 20-5-2-1- محدودیتهای هندسی 20-5-2-1 در ستونها محدودیتهای هندسی زیر باید رعایت شوند: الف ـ عرض مقطع نباید کمتر از چهاردهم بعد دیگر آن و نباید کمتر از 300 میلیمتر باشد. ب ـ نسبت طول آزاد ستون به عرض مقطع آن در ستونهایی که زیر اثر لنگرهای خمشی موجود د دو جهت خم میشوند نباید بیشتر از 16 و در ستونهای کنسولی نباید بیشتر از 10 باشد. 20-5-2-2- آرماتور طولی 20-5-2-2-1 در ستونهای نسبت آرماتور طولی نباید کمتر از یک درصد و بیشتر از شش درصد در نظر گرفته شود. محدودیت حداکثر مقدار آرماتور باید در محل وصلهها نیز رعایت شود. در مواردی که آرماتور طولی از نوع فولاد S 400 است، نسبت آرماتور در خارج از محل وصلهها به حداکثر چهار و نیم درصد محدود میشود. 20-5-2-2-2 فاصله میلگردهای طولی از یکدیگر محور تا محور نباید بیشتر از 200 میلیمتر باشد. 20-5-2-2-3 استفاده از وصله پوششی در میلگردهای طولی فقط در نیمه میانی طول ستون مجاز است. طول پوشش این وصلهها باید برای وصلههای کششی در نظر گرفته شود. 20-5-2-2-4 وصلههای جوشی یا مکانیکی، مطابق ضوابط بند (18-4-1-16) و (18-4-1-7) ، میلگردهای طولی به شرطی مجاز است که وصله میلگردها در هر مقطع به صورت یک در میان انجام شود و فاصله وصلهها د میلگردهای مجاور یکدیگر، در امتداد طول ستون، کمتر از 600 میلیمتر نباشد. 20-5-2-3- آرماتور عرضی 20-5-2-3-1 در ستونهای قسمتهایی از دو انتهای آنها به طول ناحیه بحرانی تلقی شده و در نها باید «آرماتور گذاری عرضی ویژه» مطابق ضوابط بندهای (20-5-2-3-2) تا (20-5-2-3-6) انجام شود، مگر آنکه طراحی برای برش نیاز به آرماتور بیشتری را ایجاب کند. طول که از بر اتصال ستون به اعضای جانبی اندازهگیری میشود نباید کمتر از مقادیر زیر در نظر گرفته شود. الف ـ یک ششم ارتفاع آزاد ستون ب ـ ضلع بزرگتر مقطع مستطیلی شکل ستون یا قطر مقطع دایرهای شکل ستون پ ـ 450 میلیمتر 20-5-2-3-2 مقدار آرماتور عرضی لازم در ناحیه بحرانی بر اساس ضوابط زیر تعیین میشود: الف ـ در ستونهای با مقطع دایره نسبت حجمی آرماتور مارپیچ یا تنگهای حلقوی (20-2) (20-3) ب ـ در ستونهای با مقطع مربع مستطیل سطح مقطع کل تنگهای ویژه در هر امتداد (20-4) (20-5) 20-5-2-3-3 در ستونهایی که مقاومت هسته ستون به تنهایی جوابگوی بارهای وارده به ستوئن از جلمه زلزله میباشد، نیازی به کنترل روابط (20-3) و (20-4) نیست. 20-5-2-3-4 قطر میلگردهای عرضی در ناحیه بحرانی نباید کمتر از 8 میلیمتر و فاصله سفره میلگردها از یکدیگر نباید بیشتر از مقادیر زیر باشد : الف ـ یک چهارم ضلع کوچکتر مقطع ستون ب ـ هشت برابر کوچکترین قطر میلگرد طول پ ـ 125 میلیمتر 20-5-2-3-5 آرماتور عرضی در ناحیه بحرانی را میتوان با تنگهای ویژه یکپارچه و با تنگهای ویژه چند قطعهای که با یکدیگر پوشش دارند ساخت. همچنین میتوان از قلابهای دوخت با قطر و فاصله مشابه تنگها که دارای خم 90 درجه در یک انتهای آنست استفاده کرد. هر انتهای قلاب دوخت باید در بر گیرنده یک میلگرد طولی باشد و محل خم 90 درجه آن باید در امتداد میلگرد طولی یک در میان عرض شود. 20-5-2-3-6 در هر مقطع ستون فاصله قلابهای دوخت یا شاخههای تنگها از یکدیگر در جهت عمود بر محور طولی ستون، نباید بیشتر از 350 میلیمتر باشد. 20-5-2-3-7 در ستونهایی که در اثر تغییر مکان جانی غیر الاستیکی قاب در مقاطعی غیر از مقاطع انتهایی آن امکان تشکیل مفصل پلاستیکی وجود داشته باشد. در هر سمت آن مقطع طولی به اندازه ناحیه بحرانی تلقی شده و در آن باید آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا شود. 20-5-2-3-8 در ستونهایی که بار اعضای با سختی زیاد را تحمل میکنند. مانند ستونهایی که در زیر دیوار بتن آرمه قرار دارند. در تمام طول ستون باید آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا شود. بعلاوه این آرماتورگذاری باید در قسمتی از آرماتور طولی ستون که به اندازه طول گیرایی است و در داخل دیوار قرار دارد. ادامه داده شود . ضابطه ادامه آرماتورگذاری عرضی ویژه در دیوار در مورد ستونهایی که روی دیوار قرار دارند نیز باید رعایت شود. 20-5-2-3-9 در ستونهایی که قسمتی از ارتفاع آنها با یک دیوار بتنی گرفته شده ست، در تمام قسمت آزاد ستون باید آرماتورگذاری ویژه اجرا شود. 20-5-2-3-10 در محل اتصال ستون به شالوده آرماتور طولی ستون که به داخل شالوده برده شده است باید در طولی حداقل برابر با 300 میلیمتر با آرماتورگذاری عرضی ویژه تقویت گردد. 20-5-2-3-11 در قسمتهایی از طول ستون که آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا نمیشود باید آرماتور عرضی به صورت مارپیچ یا تنگ ویژه به قط حداقل 8 میلیمتر بکار برده شود. فاصله سفرههای این میلگردها از یکدیگر باید بر اساس نیاز طراحی برای برش تعیین شود ولی در هر حال نباید بیشتر از نصف ضلع کوچکتر مقطع مستطیلی شکل ستون و یا نصف قطر مقطع دایرهای شکل ستون، شش برابر قطر آرماتور طولی و یا 200 میلیمتر اختیار گردد. 20-5-2-4- حداقل مقاومت خمشی ستونها 20-5-2-4-1 در کلیه اتصالات تیرها به ستونها، بجز موارد گفته شده در بندهای (20-5-2-4-2) و (20-5-2-4-3) لنگرهای خمشی مقاوم ستونها باید در رابطه زیر صدق کنند: (20-6) در این رابطه جمع لنگرها در رابطه (20-6) باید چنان صورت گیرد که لنگرهای ستونها در جهت مخالف لنگرهای تیرها قرار گیرند. رابطه (20-6) باید در حالتهای که لنگرهای خمشی تیرها در هر دو جهت، در صفحه قائم قاب، عمل نمایند، برقرار باشد. 20-5-4-2 چنانچه تعداد ستونهای موجود در یک طبقه در یک قاب بیشتر از چهار عدد باشند، از هر چهار ستون یک ستون میتواند رابطه (20-6) را ارضاء نکند . 20-5-2-4-3 ستونهای قابهای یک و دو طبقه و نیز ستونهای طبقه آخر در قابهای چند طبقه میتوانند رابطه (20-6) را ارضاء نکنند. در اینصورت این ستونها باید ضابطه بند (20-5-2-4-4) را ارضاء کنند، این ستونها مشمول ضابطه بند (20-5-2-4-5) نمیشوند 20-5-2-4-4 چنانچه ستونی رابطه (20-6) را ارضاء نکند باید در تمام طول دارای آرماتورگذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای (20-5-2-3-2) تا (20-5-2-3-6) باشد. 20-5-2-4-5 چنانچه ستونی ضابطه بند (20-5-2-4-1) را تامین نکند باید از کمک آن به سخت جانبی و مقاومت سازه در مقابل بار جانبی زلزله صرفنظر شود. این ستون در هر حال باید ضوابط قسمت (20-5-6) را تامین نماید. 20-5-3 دیوارهای سازهای ، دیافراگم ها و خرپاها 20-5-3-1 محدودیتهای هندسی 20-5-3-1-1 در دیوارهای سازهای محدودیتهای هندسی زیر باید رعایت شوند: الف ـ ضخامت دیوا نباید کمتر از 150 میلیمتر اختیار شود. ب ـ در دیوارهایی که در آنها اجزاءلبه مطابق بند (20-5-3-3 ) بکار گرفته میشود، عرض جزء لبه نباید کمتر از 300 میلیمتر در نظر گرفته شود. 20-5-3-1-2 در دیوارهای سازهای باید حتیالامکان از ایجاد بازشوهای با ابعاد بزرگ خودداری کرد. در مواردی که ایجاد این بازشوها اجتنابناپذیر باشد باید موقعیت هندسی آنها را طوری در نظر گرفت که دیوار بتواند بصورت دیوارهای هم بسته عمل نماید. در غیر اینصورت باید با کمک آنالیز دقیق یا آزمایشهای مناسب اثر وجود بازشو در عملکرد دیوار بررسی شود. 20-5-3-1-3 در دیافراگمهایی که بازشوهای با ابعاد بزرگ در آنها وجود دارد شکل و موقعیت بازشو نباید روی سختی جانبی دیافراگم اثر تعیین کننده داشته باشد. رفتار دیافراگمها در هر حالت با فرضهای آنالیز در ارتباط با درجه صلبیت آنها مطابقت داشته است. 20-5-3-1-4 در طراحی دیوارهای با مقطع e و T عرض موثر بال، اندازهگیری شده از بر جان در هر سمت، که در محاسبات بکار برده میشود نباید بیشتر از مقادیر زیر در نظر گرفته شود مگر آنکه با آنالیز دقیقتر بتوان مقادیر آنرا تعیین کرد. الف : نصف فاصله بین جان دیوار تا جان دیوار مجاور ب ـ ده درصد ارتفاع کل دیوار ¤ نویسنده:قدرتی
20-5-3-2 آرماتور قائم و افقی 20-5-3-2-1 در دیوارهای سازهای نسبت آرماتور در هیچ یک از دو امتداد قائم و افقی نباید کمتر از 25% باشد، مگر آنکه نیروی برشی نهایی موجود در مقطع دیوار از 20-5-3-2-2 نسبت آرماتور قائم در هیچ ناحیه از طول دیوار نباید از چهار درصد بیشتر باشد 20-5-3-2-3 فاصله میلگردها از یکدیگر، محور تا محور، در هر دو امتداد قائم و افقی نباید بیشتر از 350 میلیمتر اختیار شود. در اجزاء لبه فاصله میلگردهای قائم نباید بیشتر از 200 میلیمتر در نظر گرفته شوند. 20-5-3-2-4 در دیوارهایی که نیروی برشی نهایی در مقطع آنها از 20-5-3-2-5 در اعضای خرپاها، دستکها، کلافها و اجزاء جمع کننده نیروها که در آنها تنش فشاری بتن بیشتر از 20-5-3-2-6 کلیه میلگردهای ممتد در دیوارهای سازهای ،دیافراگمها، خرپاها، دستکها ، کلافها و اعضای جمع کننده نیروها باید به عنوان میلگردهای کششی مطابق ضوابط بند (20-5-4-3) مهار یا وصله شوند. 20-5-3-3 اجزای لبه در دیوارهای سازهای و در دیافراگمها 20-5-3-3-1 در لبهها و در اطراف بازشوها در دیوارهای سازهای و در دیافراگمها که در آنها تنش فشاری بتن فشاری بتن در دورترین تار فشاری مقطع تحت اثر بارهای نهایی، به انضمام اثر زلزله ، از 20-5-3-3-2 اجزای لبه در دیوارها باید در حالت حدی نهایی مقاومت برای مجموع بارهای قائم وارده به دیوار شامل بارهای اجزای مرتبط با دیوار و وزن دیوار و نیروی محوری ناشی از لنگر واژگونی حاصل از نیروهای جانبی زلزله طراحی شوند. 20-5-3-3-3 اجزای لبه در دیافراگمها باید در حالت حدی نهایی مقاومت برای مجموع نیروهای محوری که در صفحه دیافراگم عمل میکنند و نیروی محوری ناشی از تقسیم لنگر خمشی موثر در مقطع دیافراگم به فاصله بین دو جزء لبههای دیافراگم در آن مقطع ، طراحی شوند. 20-5-3-3-4 اجزای لبه باید در سراسر طول خود آرماتورگذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای (20-5-2-3-2) تا (20-5-2-3-6) بشوند. 20-5-3-3-5 در دیوارهایی که دارای اجزای لبه هستند آرماتورهای افقی دیوار باید در ناحیه محصور شده اجزای لبه مهار شوند بطوریکه امکان بوجود آمدن تنش کششی در حد مقاومت تسلیم در آنها میسر گردد. 20-5-3-3-6 در دیوارهایی که دارای اجزای لبه نیستند آرماتورهای افقی دیوار باید به قلاب استاندارد ختم شوند و آرماتورهای قائم لبههای دیوار را در بر گیرند. در غیر اینصورت آرماتورهای قائم لبه دیوار باید بوسیله رکابیهایی که دارای قطر و فاصله مشابه آرماتور افقی هستند و به آنها وصله میشوند. نگهداری شوند. در مواردی که نیروی برشی نهایی در مقطع دیوار از 20-5-3-4 تیرهای همبند در دیوارهای هم بسته 20-5-3-4-1 تیرهای همبند در دیوارهای هم بسته که در آنها نیروی برشی نهایی از 20-5-3-4-2 مقاومت برشی در تیرهای همبند باید کلاً بوسیله آرماتورهای قطری که بصورت ضربدری و متقارن در سراسر طول تیر ادامه داشته و در دیوارهای طرفین تیر در طولی به اندازه یک و نیم برابر طول گیرایی میلگردها مهار میشوند . تامین گردد. سطح مقطع آرماتور قطری در هر یک از شاخههای ضربدری از رابطه زیر محاسبه میشود: (20-7) در این رابطه 20-5-3-4-3 آرماتورهای قطری باید بوسیله میلگردهای عرضی به صورت مارپیچ یا تنگ با قطر حداقل 8 میلیمتر و با فاصله از یکدیگر حداکثر برابر با کوچکترین سه مقدار زیر محصور شوند: الف ـ 8 برابر قطر کوچکترین میلگرد قطری ب ـ 24 برابر قطر تنگها یا مارپیچ پ ـ 125 میلیمتر 20-5-3-4-4 مقاومت خمشی تامین شده توسط آرماتورهای قطری را میتوان در محاسبه ظرفیت خمشی تیر همبند منظور کرد. 20-5-3-5 درزهای اجرایی 20-5-3-5-1 کلید درزهای اجرایی در دیوارها و در دیافراگمها باید ضوابط قسمت (9-8) را تامین کنند. سطح این درزها باید زبری گفته شده در بند (12-14-3-5) را دارا باشند. ضوابط طراحی درزهای اجرایی برای برش در بند (12-17-3-3) گفته شدهاند. ¤ نویسنده:قدرتی
20-5-4 اتصالات تیر به ستون در قابها 20-5-4-1 ضوابط کلی طراحی 20-5-4-1-1 طراحی اتصالات تیرها به ستونها در قابها برای برش باید بر اساس رابطه (12-1) صورت گیرد، مقادیر 20-5-4-1-2 نیروی برشی نهایی موثر به اتصال 20-5-4-1-3 نیروی برشی مقاوم نهایی اتصال الف ـ برای اتصالات محصور شده در چهار سمت ب ـ برای اتصالات محصور شده در سه سمت و یا در دو سمت مقابل هم پ ـ برای سایر اتصالات یک اتصال زمانی توسط تیری که به یک وجه آن میرسد محصور شده تلقی میگردد که تیر حداقل سه چهارم سطح آن اتصال را پوشانده باشند . 20-5-4-2 آرماتوگذاری 20-5-4-2-1 در کلیه اتصالات، بجز آنهایی که در بند (20-5-4-2-2) گفته شدهاند، باید آرماتورگذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای (20-5-2-3-2) تا (20-5-2-3-6) بکار برده شود. 20-5-4-2-2 در اتصالاتی که در چهار سمت توسط تیرهای محصور شدهاند و عرض تیرها کمتر از سه چهارم عرضی از ستون که به ن متصل میشوند نیستند. باید در طولی به اندازه کوتاهترین ارتفاع تیر در اتصال آرماتورگذاری عرضی ویژه مساوی با نصف آنچه در بند (20-5-4-2-1) گفته شد، بکار برده شود. فاصله آرماتورهای عرضی در این اتصالات را میتوان تا 150 میلیمتر افزایش داد . 20-5-4-2-3 آرماتورهای طولی تیرها که به ستون ختم میشوند باید تا انتهای دیگر هسته محصور شده ستون ادامه یابند و در صورت کششی بودن مطابق ضوابط بند (20-5-4-3) و در صورت فشاری بودن مطابق ضوابط فصل هیجدهم مهار شوند . 20-5-4-2-4 در تیرهایی که آرماتور طولی آنها از داخل هسته محصور شده ستون عبور نمیکنند، در صورتی که این آرماتورها توسط تیر دیگری که به اتصال میرسد محصور نشده باشند، باید در سراسر طول آرماتور طولی که در خارج از هسته ستون قرار دارند آرماتورگذاری عرضی ویژه اجرا شود . 20-5-4-3 طول گیرایی میلگردهای کششی 20-5-4-3-1 طول گیرایی میلگردهای قلاب دار، که خم آنها 90 درجه است باید با استفاده از رابطه (18-2) و با منظور کردن مقاومت پیوستگی معادل بتن برابر با 2fbm رابطه (18-4) در نظر گرفته شود. طول گیرایی قلاب همچنین نباید کمتر از مقادیر: 8 برابر قطر میلگرد و 150 میلیمتر اختیار گردد. 20-5-4-3-2 قلابها باید در هسته محصور شده ستونها و یا در اجزاءلبه دیوارها مهار شوند. 20-5-4-3-3 طول گیرایی میلگردهای مستقیم در میلگردهای تحتانی، مطابق تعریف بند (18-2-2-1-الف) نباید کمتر از 5/2 برابر طول گیرایی میلگردهای قلابدار و در میلگردهای فوقانی نباید کمتر از 5/3 برابر طول گیرایی میلگردهای قلابدار منظور گردد. 20-5-4-3-4 میلگردهای مستقیمی که بیک اتصال ختم میشوند باید از داخل هسته محصور شده ستون و یا جزء لبه دیوار عبور داده شوند. طول گیرایی برای آن قسمت از میلگردهایی که در خارج از هسته محصور شده قرار دارند باید به اندازه 6/1 برابر افزایش داده شود. ¤ نویسنده:قدرتی
20-5-5 ضوابط طراحی برای برش 20-5-5-1 اعضای تحت خمش و تحت فشار و خمش در قابها 20-5-5-1-1 در اعضای تحت خمش و تحت فشار و خمش در قابها ، کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید بر اساس رابطه (12-1) صورت گیرد. مقادیر Vn و Vr در این رابطه باید بر طبق ضوابط بندهای (20-5-5-1-2) تا (20-5-5-1-4) محاسبه شوند. 20-5-5-1-2 نیروی برشی نهایی، Vu در اعضای خمشی باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای قائم و لنگرهای خمشی موجود در مقاطع انتهایی عضو با فرض آنکه در این مقاطع مفصلهای پلاستیکی تشکیل شدهاند، تعیین شود. ظرفیت خمشی مفصلهای پلاستیکی، مثبت یا منفی ، باید برابر با لنگر خمشی مقاوم ماکزیمم مقطع Mmax در نظر گرفته شود. جهتهای این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برشی ایجاد شده در عضو بیشترین باشد . 20-5-5-1-3 نیروی برشی نهایی ، Vu در اعضای تحت فشار و خمش باید برابر با کمترین دو مقدار زیر نظر گرفته شود ولی این نیرو در هیچ حالت نباید کمتر از مقدار نیروی برشی باشد که از آنالیز سازه زیر اثر بارهای نهایی ناشی از بارهای قائم و نیروی جانبی زلزله بدست آمده است . الف ـ نیروی برشی ایجاد شده در عضو زیر اثر نیروهای استاتیکی وارد به آن شامل بارهای قائم، در صورت وجود، و لنگرهای خمشی موجود در مقاطع انتهایی آن با فرض آنکه در این مقاطع مفصلهای پلاستیکی تشکیل شدهاند. ظرفیت خمشی مفصلهای پلاستیکی، مثبت یا منفی باید برابر با لنگر خمشی مقاوم ماکزیمم مقطع ، Mmax در نظر گرفته شود و در تعیین آن باید 4/1 برابر نامساعدترین نیروی محوری نهایی موجود در عضو که منتج به بیشترین لنگر خمشی میشود، منظور گردد. جهتهای این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برشی ایجاد شده در عضو بیشترین باشد. ب ـ نیروی برشی ایجاد شده در عضو با فرض آنکه در تیرهای متصل به دو انتهای عضو، در مقاطع مجاور به اتصالها ، مفصلهای پلاستیکی با مشخصات گفته شده در بند (20-5-5-1-2) تشکیل شده باشند. جهتهای این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برشی ایجاد شده در عضو مورد نظر بیشترین باشد. 20-5-5-1-4 مقاومت برشی نهایی مقطع Vr باید بر اساس رابطه (12-2) محاسبه شود. نیروی برشی مقاوم بتن در این رابطه Vc در اعضایی از قاب که در آنها نیروی برشی ناشی از زلزله بزرگتر از نصف نیروی برشی طرح Vu باشد و مقدار نیروی فشاری محوری در آنها کمتر از 20-5-5-1-5 خاموتهایی که برای مقاومت در برابر برش بکار برده میشوند، در قسمتهای خاصی از عضو که در بندهای (20-5-1-3) و (20-5-2-3) و (20-5-4-2) مشخص شدهاند باید از نوع تنگ ویژه باشند. 20-5-5-2 دیوارهای سازهای و دیافراگمها 20-5-5-2-1 در دیوارهای سازهای و در دیافراگمها ، کنترل حالت حدی نهایی مقاومت در برش باید بر اساس رابطه زیر صورت گیرد : (20-8) در این رابطه 20-5-5-2-2 مقاومت برشی نهایی مقطع ، (20-9) در این رابطه الف ـ دیوارها و دیافراگمهایی که در آنها نسبت ب ـ در دیوارها و دیافراگمهایی که در آنها نسبت پ ـ در دیوارها و دیافراگمهایی که در آنها نسبت 20-5-5-2-3 در تعیین مقاومت برشی نهایی مقطع در قطعات یک دیوار یا یک دیافراگم مقدار ضریب 20-5-5-2-4 میلگردهای برشی در دیوار یا دیافراگم باید در صفحه دیوار یا دیافراگم در دو جهت عمود بر هم توزیع شوند بطوریکه در این دو جهت مقاومت برشی ایجاد نمایند. در مواردی که نسبت 20-5-5-2-5 مقاومت برشی نهایی مقطع ، 20-5-5-2-6 مقاومت برشی نهایی مقطع در قطعات افقی در دیوارها، نظیر تیرهای رابط در دیوارهای هم بسته نباید بیشتر از ¤ نویسنده:قدرتی
کنترل حالت حدی بهره برداری خیز و ترک خوردگی و کنترل تغییرمکان بین طبقاتی: کنترل عرض ترک خوردگی: در طراحی به دو علت لازم است که عرض ترک در حداقل نگه داشته شود, ظاهر و پایایی. ترکهای قابل رویت باعث عدم اطمینان از سازه و نفوذ رطوبت و مواد خورنده از طریق ترک و در نتیجه زنگ زدن میلگردها در داخل بتن می شوند که با افزایش حجم همراه است. افزایش حجم میلگرد باعث پوسته شدن بتن پوششی و زنگ زدن میلگرد باعث کاهش سطح مقطع آن می گردد. برای تیرهایی که در نما دیده نمی شوند(بتن در تماس با هوای داخل ساختمان), حداکثر عرض ترک نباید از 0.4 میلیمتر تجاوز کند و برای تیرهایی که در نما دیده می شوند(بتن در تماس با هوای خارج), حداکثر عرض ترک به 0.35 میلیمتر محدود می شود. محدود کردن fy محاسباتی به 500 نیوتن بر میلیمترمربع و استفاده از میلگرد آجدار از عوامل محدودکنندة دیگر برای کنترل عرض ترک می باشد. همچنین استفاده از میلگرد به قطر کم و تعداد زیاد, به جای قطر بزرگ و تعداد کم, تاثیر مثبت در کاهش عرض ترک دارد. طبق آئین نامة بتن ایران در دالهای دو طرفه, محاسبة عرض ترک خوردگی الزامی نیست و تنها رعایت ضوابط مربوط به آرماتور حرارتی و جمع شدگی کافی تلقی می شود. برای تیپ های مختلف تیرهای طبقات, عرض ترک محاسبه شده است و با مقادیر مجاز آن مقایسه شده است, ملاحظه می شود که همة آنها در حد قابل قبولند. بعنوان مثال برای ترک عرضی وسط دهانة تیر تیپ 1 واقع در طبقة اول داریم: با توجه به پوشش 40 میلیمتری برای میلگردها و عرض 400 میلیمتری تیرها داریم: dc=40 mm bw=400 mm برای تیر مذکور از 2 میلگرد آجدار نمره 22 استفاده شده است, در نتیجه مساحتی از بتن که حول یک میلگرد را احاطه کرده است برابر می شود با: A=2 dcbw/تعداد میلگردها=2×40×400/2=16000 mm2 مقدار تنش در میلگردها تحت بارهای بهره برداری که طبق آئین نامة بتن ایران می توان برابر با 0.6 تنش تسلیم گرفت برابر است با: fs=0.6fy=0.6×400=240 N/mm2 در نتیجه عرض ترک حاصله برابر خواهد بود با: w=13×10-6fs3?dcA=13×10-6×240×(40×16000)1/3=0.27 mm < 0.35 mm با توجه با پلان تیپ بندی تیرها که در گام 10 آورده شده بود, این تیر در نما دیده می شود و در تماس با هوا خارج خواهد بود در نتیجه حداکثر عرض ترک مجاز در آن برابر با 0.35 میلیمتر خواهد بود که بیشتر از ترک ایجاد شده است در نتیجه عرض ترک ایجاد شده قابل قبول است. ¤ نویسنده:قدرتی
|
مدیریت وبلاگ شناسنامه پست الکترونیک کل بازدیدها:22228 بازدیدامروز:1 بازدیددیروز:1 |
درباره من |
قدرتی
آغاز روز امروز روز خداست و همه کارهایم رنگ و بویی خدایی دارد. هرروز برکت و نعمت خداوند را در زندگی ام مشاهده می کنم،به ویزه امروز منتظر تجلی برکات فراوان الهی هستم.با شور و شوق فراوان و ایمانی نیرومند بیرون می روم تا آنچه را که باید به دست من صورت گیرد به انجام رسانم. امروز از آسمان طلا می بارد. |
لوگوی وبلاگ |
|
اشتراک در خبرنامه |
فهرست موضوعی یادداشت ها |
سایت[3] . www[2] . com[2] . hamkelasy . http . ir . persianblog . post . aliomrani . chemixon . |
بایگانی شده ها |
اردیبهشت 1388 |
|